جدول جو
جدول جو

معنی چهارصد هزار - جستجوی لغت در جدول جو

چهارصد هزار
(چَ / چِ صَ هََ / هَِ)
مرکب از شاه + یدن پسوند مصدری، بزرگ شدن. (شرفنامۀ منیری). پادشاهی کردن و بزرگی نمودن. (برهان قاطع) (آنندراج) ، پارسا شدن. (شرفنامۀ منیری). پارسایی و بندگی کردن و صلاح و تقوی داشتن. (برهان قاطع). صالح بودن و نیکوکاری کردن. (فرهنگ جهانگیری). و ظاهراً به این معنی با شاهندن تصحیف خوانی شده است. رجوع به شاهندن و شاهنده شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ / چِ دَهْ هََ / هَِ)
اربععشر الفاً. عددی که از هزار برابر کردن عدد چهارده پیدا شود
لغت نامه دهخدا